آزادکوه ..قله باعظمت

آزادکوه یا شاهزاده ی گردن کج، هر دو اینها از نام های با مسمایی هستند که برای این کوه زیبا و مرتفع انتخاب کرده اند.

آزادکوه ..قله باعظمت

آزادکوه یا شاهزاده ی گردن کج، هر دو اینها از نام های با مسمایی هستند که برای این کوه زیبا و مرتفع انتخاب کرده اند.

گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه گروه کوه نوردی فتح و سها


گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر)

گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکش

حاضرین در برنامه: آقایان علیرضا ثابتی‌خواه (سرپرست) ـ حسن امینی‌آذر ـ حسین امینی‌آذر ـ مهدی نصیری ـ محمدحسین اصولی ـ سینا مصطفوی ـ حسین نصرالهی ـ خسرو قلیچ‌خانی ـ علی مدهوش ـ آرش عظیمی ـ ابوالفضل زمانی ـ حسین ملایاری (راننده) و خانم‌ها رستگاری ـ اسماعیلی ـ عربشاهی ـ کمانی ـ شمسعلی

صعود مشترک با گروه کوه نوردی فتح و سها

زمان برنامه: 3 و 4 آبان 1387

زمان و محل تجمع: ساعت 6 صیح روز 3/8/87 روبروی مسجدالرسول در میدان رسالت

من ساعت 5:45 روبروی مسجد حاضر شدم تا نکند بد قولی کنم و دوستان را منتظر!! ولی خوب تا دوستان جمع شوند ساعت 6:50 شده بود و با توجه به آنکه ماشین ساعت 7:00 آمد، دوستان خیلی هم تأخیر نداشتند!

علی‌الحال پس از جا دادن کوله‌ها در مینی بوس، ساعت 7:12 بود که به سمت جاده لواسان حرکت کردیم.

با توجه به تعطیلی روز شنبه و جهت دور ماندن از خطر ترافیک، مسیر حرکت از لواسان ـ فشم ـ دیزین ـ جاده چالوس و از پل زنگوله تا روستای کلاک علیا تعیین شده بود.

پخش شیر و کیک در بین بچه‌ها، به جای صبحانه‌ای که در کوله‌هایمان بود و نمی‌توانستیم نوش جان کنیم!

ساعت 8:05 بود که در فشم برای زدن گازوئیل توقف کردیم و ساعت 8:22 ادامه مسیر به سمت دیزین..

ساعت 8:34 از کنار مسیر باریکی که در سمت چپ جاده قرار داشت و به غار هملون منتهی می‌شد گذشتیم. این محل برای سنگ نوردی و یخ نوردی مورد توجه خاص اهل فن می‌باشد.

ساعت 8:58 از گردنه دیزین گذشته و ساعت 9:20 بود که در دیزین برای استراحت و ... به مدت 18 دقیقه ایستادیم. در ادامه مسیر از کنار مجتمع گاجره (که در سمت چپ جاده بود) گذشته و ساعت 9:43 دقیقه بود که به روستای ولایت رود رسیدیم. نکته قابل توجه محلی به نام Elika بود قبل از ورود به ولایت رود که در فصل پاییز بسیار زیبا و برای چادر زدن و کمپینگ بسیار مناسب بود. همچنین در ولایت رود تابلوی راهنما به محل قدمگاه آقا سید علاء‌الدین آدم را کنجکاو می‌نمود برای بازدید در مراجعات بعدی. ان‌شاءا..

ساعت 9:49 به دوراهی محیط‌بانی وارنگه رود رسیدیم و از سمت چپ در مسیر اصلی ادامه می‌دهیم. بنا به گفته آقای امینی‌آذر از وارنگه‌رود هم به آزاد کوه صعود می‌کنند که مسیری بدون آب اما خیلی زیباست. البته پس از بررسی بنده بر روی نقشه و ...، به نظر می‌رسد مسیر صعود از وارنگه رود بسیار طولانی بوده و برنامه‌ای حداقل 2 الی 3.5 روزه می‌باشد و البته دسترسی به آب هم کمابیش وجود دارد (رودخانه وارنگه رود و چشمه آب شیرین سرخاب). ضمن آنکه دو مسیر صعود از وارنگه رود متصور است: که یکی حرکت در امتداد رودخانه وارنگه رود تا منطقه دره گرزی (که محل اسکان عشایر است) و صعود به قله یخچال و سپس تپه چورن تا گردنه چله خانه و نهایتاً آزادکوه می‌باشد و دیگری استفاده از دره شیرکمر و حرکت از دره میانی قلل سوتک بزرگ و سوتک کوچک، عبور از گردنه سوتک و شب مانی در کنار دریاچه دشت کمانکوه و پیوستن به مسیر صعود بر روی تپه چورن می‌باشد.

بگذریم، ساعت 9:53 به جاده چالوس رسیدیم و در ادامه ساعت 10:03 از تونل کندوان عبور نموده و ساعت 10:16 بود که به پل زنگوله می‌رسیم. از آنجا، از جاده چالوس به سمت راست خارج شده و در مسیری که نهایتاً به جاده هراز ختم می‌شود وارد می‌شویم. ابتدای مسیر، جاده کمی خراب است ولی پس از طی 1 کیلومتر جاده خوب می‌شود. نکته قابل توجه آن است که از پل زنگوله (که درمانگاه، نمارخانه و محل خرید دارد) به بعد، ما از دو گردنه و چند روستا عبور می‌نماییم که فقط در روستای پیل نور و همچنین قبل از رسیدن به این روستا برای مدت کوتاهی بر روی گردنه دوم (گردنه لابشم)(که یک دکل مخابراتی بر روی آن به چشم می‌خورد) آنتن دهی موبایل داریم و در باقی مسیر تا محل کمپینگ در کوه از آنتن‌دهی خبری نیست. حتی روستای کلاک بالا که محل شروع صعود می‌باشد نیز آنتن‌دهی موبایل نداریم.

در همان ابتدای جاده پس از پل زنگوله، یک جاده در سمت راست مسیر اصلی حرکت دیده می‌شود، که به روستای دونا منتهی می‌شود. روستای دونا از بالای گردنه اول (گردنه ترکه بشم) کاملاً دیده می‌شود. پس از عبور از گردنه ترکه بشم (ساعت 10:37) با کم شدن ارتفاع، مسیر از کنار رودخانه ادامه می‌یابد که در این فصل بسیار زیباست و برای استراحت خانوادگی و چادر زدن بسیار مناسب و به فاصله چند دقیقه در سمت چپ مسیر حرکت ما، جاده‌ای برای دسترسی به روستای ییلاقی کمربن دیده می‌شود. ساعت 10:54 به بالای گردنه دوم (گردنه لابشم) می‌رسیم که یک دکل مخابراتی سمت چپ جاده دیده می‌شود. که در این نقطه آنتن‌دهی موبایل داریم. ساعت 11:12 پس از پایین آمدن از گردنه لابشم، به روستای پیل نور (پر از ویلا) می‌رسیم که مهم‌ترین شاخصه آن، آنتن‌دهی موبایل است!

به فاصله کوتاهی ساعت 11:17 در سمت راست جاده اصلی وارد جاده خاکی به سمت روستای کلاک می‌شویم. ما که تابلویی برای روستا ندیدیم و فقط یک تابلوی زرد رنگ به نام شرکت تعاونی دامداری بهار آزادکوه در ابتدای جاده نصب شده بود.

جاده خاکی اما خوب بود و مناظر زیبایی داشت.
ساعت 11:23 به روستای کلاک و 11:28 به روستای کلاک علیا و انتهای جاده می‌رسیم.

روبروی یک مدرسه متروک در انتهای جاده جای پارک خوبی وجود دارد. در این روستا یک گنبد سیز رنگ جلب توجه می‌کند که بعد از پرس و جو مشخص می‌شود مربوط به امام‌زادگان طیب و طاهر (احتمالاً از نوادگان امام جعفر صادق (ع)) است.

پس از آماده شدن و گرفتن عکس یادگاری، ساعت 12 از کوچه‌های باریک روستا عبور کرده و در امتداد رودخانه در یک مسیر پاکوب مشخص شروع به حرکت می‌نماییم.

روستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکشروستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکش

صعود به آزاد کوه از این مسیر یک دستور کلی دارد: حرکت در امتداد رودخانه تا انتهای دره (گردنه) و سپس بپیچ به راست، حرکت بر روی یال و تو می‌رسی به قله.

روستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکشروستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکش

حدود 40 دقیقه‌ای از حرکت می‌گذرد که به دلیل مشکلی که برای یکی از خانم‌های گروه اتفاق می‌افتد (می‌گویند گرفتن رگ سیاتیک کمر)، گروه 5 دقیقه می‌ایستد تا وضعیت ایشان مشخص شود و بنا به صلاحدید سرپرست (جهت جلوگیری از سرد شدن نفرات)، حرکت ادامه پیدا می‌کند.

مسیر پاکوب ما را همراه می‌برد تا ساعت 13:00 به یک گوسفندسرای سنگ چین شده می‌رسیم.

در روبرویمان یک کوه با یک شیار مشخص بر رویش (همچو زخم شمشیر بر تن کوه) قرار دارد و دو دره که مسیر در امتداد رودخانه از دره سمت راست می‌باشد. البته به نظر می‌رسد مسیر صعود به قله و قلعه نارچو (3655 متر) از دره سمت چپ می‌باشد که البته صعود به آن و دیدن قلعه نارچو می‌تواند بسیار جذاب باشد.

روستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکشروستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکش

بعد از 6 دقیقه به گوسفندسرای دیگری که با فنس حصار کشی شده و محلی برای استراحت چوپانان در آن درست شده است، می‌رسیم.

با توجه به فاصله‌ای که بین گروه و چند تن از همنوردان افتاده (به علتی که در بالا ذکر شد)، تصمیم می‌گیریم در گوسفندسرا منتظر رسیدن آنها شویم.
انتظار کمی طولانی می‌شود و این فرصت خوبیست برای آشنایی بیشتر با دوستان و نوشیدن شربت آبلیمویی که یکی از خانم‌ها زحمت تهیه آن را کشیده بودند و با خوش سلیقگی آن را بین بیش از 10 نفر تقسیم کردند. سرانجام با رسیدن باقی همنوردان ساعت 13:40 است که مجدداً شروع به حرکت می‌کنیم. اصرار آن همنورد خانم برای حمل کوله سنگین با وجود کمر درد عجیب بود و سرپرست گروه با ایشان همراه می‌شوند تا نکند مشکلی بوجود آید و این کوله سنگین و کمر درد باعث فاصله افتادن مجدد بین آنها و گروه می‌شود.

روستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکشروستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکش

همچنان که پیش می‌رویم دره باریک‌تر و باریکتر می‌شود، ساعت 14:15 در کف رودخانه‌ای که دیگر بسیار باریک و کم آب شده است یک سنگ بزرگ با نوشته‌هایی از کوهنوردان نشان خوبی برای اطمینان از درستی مسیر است و به فاصله کوتاهی سنگ دیگری مشابه قبلی.

14:46 است که همراهی با رودخانه کمی مشکل می‌شود و ناچاراً در مسیر پاکوب، شیب تندی را از سمت راست رودخانه بالا می‌رویم تا مجدداً در کنار رودخانه مسیر را ادامه دهیم. متأسفانه گروه چند تکه شده است، عده‌ای که جلوتر حرکت کرده‌اند در بالای این شیب تند استراحت می‌کنند. ولی فاصله با سرپرست (که همراه با همنورد خانمی که دچار مشکل بود به آرامی بالا می‌آمدند) بسیار زیاد شده است. با رسیدن آقای امینی‌آذر و با نظر ایشان گروه به حرکت ادامه می‌دهد و ساعت 15:18 به تنگه‌ای می‌رسیم که در زیر یک دیوار سنگی محل مناسبی برای چادر زدن ایجاد شده بود و دو گروه 3 و 4 نفری پس از بازگشت از قله در این محل در حال استراحت بودند. اسم این محل را من کمپ 1 گذاشتم که توسط دیگر کوهنوردان برای چادر زدن مسطح و آماده شده بود. از این محل به بعد تا روی قله، آنتن دهی موبایل داریم.

روستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکشروستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکش
کمپ یککمپ دو

با توجه به فاصله سرپرست با گروه و با نظر آقای امینی‌آذر در خصوص بهتر بودن محلی که آن محل را من کمپ 2 می‌نامم، 8 نفر از آقایان به همراه ایشان، از یک شیب تند از سمت چپ تنگه بالا می‌رویم تا ساعت 15:40 به کمپ 2 برسیم. دیگر آفتاب پشت کوه رفته است و هوا دارد سرد می‌شود، محل کمپ برای چادر زدن نسبتاً مناسب است (الا آنکه کمی شیب دارد و کمی هم قلوه سنگ) پس از پاکسازی زمین از سنگ‌ها، به سرعت 3 تا چادر را برپا می‌کنیم و نماز و ..

3 نفر از آقایان به همراه 5 نفر خانم‌ها که در کمپ1 مانده‌اند نیز همانجا 3 چادر دیگر را برپا می‌کنند.

پس از تماس‌های تلفنی و صحبت آقای ثابتی‌خواه (سرپرست) با آقای امینی‌آذر، نهایتاً تصمیم بر آن شد که گروهی که در کمپ 1 هستند ساعت 6 صبح حرکت نمایند و ساعت 7 به همراه ما که در کمپ 2 بودیم، به سمت قله حمله کنیم. نماز مغرب و عشا را در سرمای زیاد می‌خوانیم و شبی جالب و ماندنی در ذهن می‌ماند، چرا که همگی (9 نفر) در یک چادر 3 نفره جمع می‌شویم و با تعریف خاطرات، شام (ماکارونی) می‌خوریم که البته بسیار به یاد ماندنی‌تر می‌شد اگر همه 17 نفر با هم شام را می‌خوردیم و از هم جدا نمی‌ماندیم!

بعد از شام، نخود نخود هر که رود چادر خود.

با توجه به ساکت بودن کوه و نزدیکی چادرها، به راحتی صدای یکدیگر را از داخل چادرهایمان می‌شنویم و این ارتباط بینمان را تسهیل می‌کند.

با توجه به شیب دار بودن کف چادر، شب را در خواب و بیداری سپری می‌کنیم.

ساعت 5 صبح بیدار می‌شویم (البته مطمئن نیستم که خیلی خوابیده باشیم)، نماز، صبحانه و جمع کردن کوله حمله

در تماس با کمپ1، مطلع می‌شویم که کسی از کمپ1 بالا نمی‌آید و این کاممان را تلخ می‌کند که بایستی باقی مسیر را بدون همراهی دوستان حاضر در کمپ1 طی کنیم. آقای ملایاری (راننده ماشین) با آنکه توان صعود را دارند، ولی تصمیم می‌گیرند که در کمپ باقی بمانند.

ساعت 6:20 در مسیر پاکوب مشخص که مجدداً به رودخانه نزدیک می‌شد به سمت قله حرکت می‌کنیم. دیگر در رودخانه اثری از آب دیده نمی‌شود. در سمت چپ حرکتمان، آفتاب را که از کنار قله دماوند طلوع می‌کند، می‌پاییم. منظره‌ای بسیار زیبا که نمی‌توان از آن گذشت و توقفی نکرد هر چند کوتاه. 7:20 به انتهای دره و بر روی گردنه می‌رسیم. در اینجا باد شدیدی می‌وزد که این باد شدید تا خود قله ادامه دارد. پس از استراحت مختصر 5 دقیقه‌ای، به راهمان ادامه می‌دهیم. مسیر پاکوب مشخص در سمت راست و بر روی یال ما را به قله می‌رساند.

روستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکش

بر روی گردنه مسیر پاکوبی که از دره نسن به گردنه می‌رسد مشخص است. اینجا نقطه اشتراک مسیرهای دسترسی به قله است (مسیرهای دره نسن، وارنگه رود و کلاک) (البته به جز دیواره آزادکوه)

7:45 از کنار چند سنگ نوشته راهنما می‌گذریم. به قول خودم مسیر، سنگ اسکی است (درمقابل شن اسکی که مسیر از خاک نرم و شنی است و اینجا مسیر پر از سنگ‌های کوچک است) و شیب تندی دارد.

در 100 متر آخر در سمت راست دره و یا به قولی پرتگاهی است که بایستی مراقب بود تا مسیرمان بیش از حد به راست منحرف نشود (برای زمان‌هایی که هوا مه آلود و یا زمین پر از برف است)

در 50 متر آخر 3 نفر از گروه 8 نفری ما جدا می‌شوند تا زودتر از ما به قله برسند و از ما عکس بگیرند و ساعت 8:45 است که همگی بر فراز قله آزادکوه ایستاده‌ایم.

وقتی از پایین قله را می‌بینی بسیار زیبا و با شکوه‌تر است. یک نقطه خاص در البرز مرکزی، چرا که دقیقاً مابین دماوند و علم کوه، اولین و دومین قلل مرتفع ایران قرار دارد و از هر دو سو قابل تشخیص.

در شمال غربی در غبار صبحگاهی همچنان قلل خرسان و علم کوه دیده می‌شوند.

قلل کمانکوه - سرماهو - یخچال - کهنو - روستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکش

در جنوب قلل سوتک بزرگ، کمانکوه، سرماهو، یخچال، کهنو و در پشت آنها کلون بستک و خلنو به چشم می‌خورد. در جنوب شرقی دماوند چشم‌نوازی می‌کند و دقیقاً در راستای یال دماوند، دوخواهران دیده می‌شوند. در شرق نیز قله نارچو

قلل نارچو - روستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکش

پس از نصب پلاک یادبود مرحوم حاج رضا شفیعی (از طرف گروه سها) و انداختن چند عکس یادگاری، ساعت 9:20 به سمت پایین حرکت می‌کنیم. ساعت 10 به گردنه و ساعت 10:50 به کمپ2 می‌رسیم. پس از جمع کردن چادرها و لوازم ساعت 11:15 به سمت کمپ1 حرکت می‌کنیم و 10 دقیقه بعد آنجاییم.

تا چادرهای کمپ1 جمع شود، 12:10 است که همگی به سمت پایین حرکت می‌کنیم. حدود 5 تا 10 دقیقه پایین تر از کمپ1، دو تا چشمه قرار دارد که آبشان به رودخانه منتهی می‌شود.

آنقدر غرق صحبتیم که نمی‌دانم کی بود که کنار رودخانه و در کنار درختان برای صرف نهار توقف می‌کنیم، نهار را دسته‌جمعی و بسیار مفصل و دلچسب می‌خوریم که بیش از یک ساعت طول می‌کشد. پس از نماز، به سمت روستای کلاک حرکت می‌کنیم و ساعت 15:50 در کنار مینی‌بوس هستیم.

پس از بار زدن کوله‌ها در مینی‌بوس (به ترتیب پیاده شدن در تهران) ساعت 16:11 به طرف تهران حرکت می‌کنیم. ساعت 16:24 به جاده اصلی می‌رسیم و برای رسیدن به جاده چالوس، به سمت چپ حرکت می‌کنیم.

16:59 از راهداخانه کمربن می‌گذریم، در سمت چپمان یک جاده آسفالته است که تابلوی راهنمای خانه نیما یوشیج در ابتدای آن قرار دارد. (از پل زنگوله تا خانه نیما یوشیج 53 کیلومتر راه است!)

17:20 به پل زنگوله می‌رسیم. دستشویی‌ها صف دارند (که البته ما ایرانی‌ها عادت داریم و بهتر از هر فردی در دنیا آمادگی تشکیل صف را داریم، صف نان، بنزین، بانک، شیر، گوشت، مرغ، کوپن، کارت ملی، بیمارستان، غسال‌خانه و ...) و ما تا ساعت 18 معطل می‌شویم.

ساعت 19 است که می‌رسیم کرج و نیم ساعت بعد تهران و به ترتیب و به نوبت در میدان‌های آزادی، انقلاب، امام حسین پیاده می‌شویم.

 

نکات قابل توجه:

قلل کمانکوه - سرماهو - یخچال - کهنو - روستای کلاک علیا - گزارش برنامه صعود پاییزی به قله آزادکوه (4360 متر) - گروه کوهنوردی شهید ورکش

  • در کمپ 1، دسترسی مناسب به آب رودخانه (که در این فصل بسیار کم آب بود)، محافظت بیشتر در برابر باد، آماده بودن زمین (کوهنوردان دیگر قبلاً زحمت آماده‌سازی کمپ را کشیده‌اند) مهم می‌باشد. و در کمپ2 نکته بسیار مهم در دیدرس بودن است آنچنان که در تمام مسیر صعود به قله (الا 50 متر آخر) کمپ2 در دیدرس قرار دارد و این در مواقع بروز مشکل بسیار راهگشا است.
  • از گردنه تا روی قله، باد شدید و دائمی می‌وزد.
  • از کمپ 1 تا قله، آنتن‌دهی موبایل داریم.
  • در صورت داشتن وقت موسع می‌توان در یک برنامه 2 تا 3 روزه چندین قله را در منطقه صعود کرد از جمله خط‌الرآس قله سوتک، کمانکوه و یخچال و ...
  • آب رودخانه برای آشامیدن خیلی مناسب نیست و بهتر است حتی‌الامکان آب کافی همراه بیاوریم.

و حرف آخر آنکه، همه می‌دانیم همدلی و همیاری چند نفر در کنار هم برای رسیدن به یک هدف واحد ، منجر به تشکیل گروه می‌شود، و چه خوب گفته‌اند که در گروه یک نفر برای همه و همه برای یک نفر ...

و اگر همدلی یا همیاری و یا هدف واحد نباشد، دیگر همراهی چند نفر کنار هم، منجر به گروه نمی‌شود و همانند انسان‌هایی هستند که در یک رستوران مشغول خوردن هستند و هیچ از دیگری خبر ندارند و تنها دلیل حضورشان در یک محل واحد، تقدیر است و خوردن!!!
و گاهی فراموش می‌کنیم!
والسلام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد